نام آلتی از آلات ساعت. (مفاتیح العلوم). جعبه ای که دستگاه ساعت در آن قرار دارد و آن از فلز است یا چوب: درین صندوق ساعت عمرها این دهر بیرحمت چو ماهارند بر اشتر بدین گردنده پنگانها. ناصرخسرو
نام آلتی از آلات ساعت. (مفاتیح العلوم). جعبه ای که دستگاه ساعت در آن قرار دارد و آن از فلز است یا چوب: درین صندوق ساعت عمرها این دهر بیرحمت چو ماهارند بر اشتر بدین گردنده پنگانها. ناصرخسرو
کنایه از رازدار و در مقام خوش طبعی و بی تکلفی گویند: من صندوق سر کسی نیستم که حرفهای مردم را نهان دارم، یعنی رازی که معلوم من است فاش میکنم. (آنندراج) : جانم دریغ نیست ولیکن دل ضعیف صندوق سر توست نخواهم که بشکند. سعدی. ساده لوح آن کس که کرد آیینه را صندوق سر کی به دل اشرف ز کس پوشیده ماند راز من. محمدسعید اشرف (از آنندراج). رجوع به صندوقچۀ سر شود
کنایه از رازدار و در مقام خوش طبعی و بی تکلفی گویند: من صندوق سر کسی نیستم که حرفهای مردم را نهان دارم، یعنی رازی که معلوم من است فاش میکنم. (آنندراج) : جانم دریغ نیست ولیکن دل ضعیف صندوق سر توست نخواهم که بشکند. سعدی. ساده لوح آن کس که کرد آیینه را صندوق سر کی به دل اشرف ز کس پوشیده ماند راز من. محمدسعید اشرف (از آنندراج). رجوع به صندوقچۀ سر شود